بسم الله الرحمن الرحیم
شب سوم
این آیه میگوید یک کار را انجام بدهید یک کار را انجام ندهید.
یک جنبه اثباتی، یک جنبه نفعی.
در بر و تقوا با هم تعاون داشته باشیم.
در اثم و عدوان تعاون نداشته باشید.
در انجام تعاون ، یک فرد اصیل وجود دارد که بقیه به او کمک می کنند تا به مقصد و هدف برسد.
حالا معنی آن چیست؟
در انجام فعل، شارع مقدس فرمود: دو حسن باید باشد: حسن فعلی، حسن فاعلی .
یعنی هر دو باید باشد. مثال: طرف نماز نمی خواند، ولی از قصد ریا می کند که به یک چیزی برسد.
برای امام حسین ع روضه می گیرد اما هدفش چیز دیگری است.
حالا آیا میشود به این آدم کمک کرد؟
شارع مقدس می فرماید نه نمی شود کمک کرد. چون این آقا حسن فعلی دارد، ولی حسن فاعلی ندارد.
یعنی خود عمل درست است ولی نیت آن درست نیست.
بِرّ به معنی نیکی و نیکویی است.
در آیه 177 سوره بقره می فرماید: نیکی این نیست که تو روی خود را به سمت مشرق{قبله مسیحی ها} یا مغرب{قبله یهودی } برگردانی، بلکه خانهی کعبه حالت وسط دارد. پس بِر یا نیکی آن است که تو به خدا و روز قیامت، فرشته ها، کتاب آسمانی و همه پیامبران ایمان داشته باشی.
و خوب کار نیک چیست؟
کار نیک یعنی کاری که به خدا وصل باشد.
بنابراین اگر تشخیص دادید این کار، کار درستی است که برای رضای خدا انجام می شود(تعاونوا علی البر والتقوا)، در اسلام واجب است به آن جمع یا قوم کمک کنید.
مثل هیئت امنای مسجد، چون برای خدا انجام می شود بر تو واجب است کمک کنی.
تا آن فرد به آن هدف خیر خودش برسد.
جای دیگری هم که بِر وجود دارد؛ آن جایی است که فرد خودش قصد دارد گناهی را ترک کند.
بر تو واجب هست کمکش کنی تا آن فعل حرام را ترک کند.
از حضرت رسول ص سئوال می کنند آدم نیکوکار به چه کسی می گویند؟
پیغمبر مکرم اسلام ص فرمود:
کسی که ده تا خصلت داشته باشد.
و آن ده خصلت این است:
دوستی او برای خداست، دشمنی او برای خداست، عصبانی می شود برای خدا، در برابر خدا ترسان و خاشع است، احسان می کند برای خدا، همیشه دنبال خداست، کار می کند برای خدا.
یعنی همه این اعمال او را به خداوند وصل می کند.
پس تعاون در اسلام است و ما وظیفه داریم در انجام کار خیر کمک کنیم.
نکته دوم
هر تعاونی مد نظر نیست. در جلسه اول توضیح دادیم که در عمل نیک مادی یا معنوی باید تعاون داشته باشیم .
در مسالهی مادی مثلا کسی پول ندارد به او کمک کنیم.
در مسالهی معنوی مثلا برادر دینی ما احکام بلد نیست؛ مسجد نمیاید. سعی و تلاش می کنیم یادش بدهیم.
دستش را بگیریم، به مسجد بیاوریم. اتفاقا این آیه می خواهد جاهلیت عرب را بکوبد .
چرا؟
چون در جامعه جاهلیت هم همین بحث تعاون و کمک بود.
اما این طور بود که یک یا چند قبیله با هم متحد می شدند و این اتحادشان بود که کمک می کرد آن عمل را انجام بدهند.
فلان کشور با فلان کشور همکاری می کنند و اینکه برای کشور همسایه چه اتفاقی می افتد مهم نیست.
آن زمان که فرانسه با آلمان یا انگلیس مستقیم ما را میزدند چطور بود؟
کی داشت ما را می زد؟
یا مثلا صدام که داشت ما را می زد، چند کشور با او همکاری کردند؟
این همان جاهلیت است.
آن موقع که به قبیلهای حمله می کردند و تا نفر آخر را می کشتند چطور ؟
بعد از آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس به عربستان سلاح می دهند.
(لا تعاونوا علی اثم والعدوان) در حالیکه نباید به آن ها کمک کرد.
ولی آن ها همه جمع می شوند و به عربستان کمک می کنند تا یمن را بزند.
عربستان را به عنوان اصیل خود انتخاب میکنند. به عنوان کمک کننده.
+ در تعاون یک کمک کننده داریم.
+ و یک دریافت کننده کمک داریم.
+و یک عمل داریم که اگر آن اتفاق بیفتد، میشود .
ارزش کمک شما بستگی به آن اتفاقی دارد که افتاده. هر چقدر موضوع ارزش بیشتری داشته باشد وجوب کمک شما هم اهمیت بیشتری دارد.
روایت است از امام صادق علیه السلام که رسول اکرم ص فرموده است: بالای هر نیکی، یک نیکی دیگر است و آخرین درجه بِر و نیکی آن است که شخص جانش را در راه خدا تقدیم کند.
ما از این عمل بالاتر نداریم.
به پا نگه داشتن مجلس امام حسین علیه السلام ۱۴۰۰ سال پیش رخ داده.
و این حرکت نوعی تعاون است.
بحث کمک به یک ارزش مهم و این فراموش نشدنی است.
دکتر شریعتی در کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی
اشاره می کند به وجود مقدس امام حسین علیه السلام.
ایشان می فرماید: رمز برپا ماندن شیعه همین حرکت است.
حالا می پرسند چرا بعد از ۱۴۰۰ سال عزا بگیریم؟
درواقع ما عزا نداریم، ما عزا را برای خودمان می گیریم. وجود این بزرگواران جز عشق چیزی نیست.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
در مجلس ابا عبدالله حسین ع یک شادابی معنوی وجود دارد.
این شخص گریه می کند به سرش می زند ولی بعد از عزاداری مراسم ابا عبدالله ع می بینید که فرد بی اختیار می خندد .
حضرت فرمود این همان شادابی معنوی هست.
وگرنه امام حسین علیه السلام می دانست در این راه به شهادت می رسد، پس او یک انسان است که شریف ترین چیز خود را می برد در راه خدا قربانی کند.
بنابراین تعاون یا همان کمک کردن به دین، شریف ترین کاری است که انسان انجام می دهد.
حضرت در آن شب قبل از حرکت خطبه ای خواند و در قسمتی از خطبه فرمود:
هرکس می خواهد خونش را در راه خدا هدیه کند، می خواهد به لقای خداوند برسد و آن جا آرامش بگیرد؛ با ما حرکت کند و بیاید. فردا صبح من حرکت خواهم کرد.
یعنی وقتی آقا آمد هزینه داد ، مشکل است، اما باید پرداخت کرد. فلذا حضرت حرکت کرد و عصر روز دوم محرم رسیدند به کربلا.
حضرت فرمود این جا را نام چیست؟ گفتند غاصریه
[ می توانید به کانال بله و آپارات مراجعه کنید با عنوان کلیپ داستان کربلا ]
حضرت فرمود نام دیگر آن چیست؟ گفتند نینوا
حضرت فرمود نام دیگر هم دارد. انگار حضرت می خواست برسد به آن اسم اصلی.
سه تا چهار نام ذکر کردند. در مقتل خوارزمی تا پنج نام هم ذکر شده که پشت سر هم گفتند.
در آخر گفتند این جا نام دیگر دارد؟
پاسخ دادند این جا کربلا هست.
اینجا همانجایی است که باید رحل اقامت بیاندازید.
این جا همان وعده گاه ماست.
پایان شب سوم
ایراد شده در 9 مرداد سال 1401
مکان: استان گیلان شهرستان آستانه اشرفیه
حرم امام زاده آقاسید حسن علیه السلام
daneshofahm@
مکانی برای مطالعه و اندیشه