دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه یازدهم}

بسم الله الرحمن الرحیم 
دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره یازدهم


کوپرنیک در این کتاب اثبات کرده بود که زمین مرکز عالم نیست. 
آنقدر این کتاب را نگه داشت تا اینکه یک نفر آن را مطالعه کرد و گفت درست است و باید چاپ شود. ولی کوپرنیک مخالفت می کرد و می گفت ما را می کشند.
در اثر اصرار آن شخص کتاب چاپ شد.
و خواست به کوپرنیک اطلاع دهد اما دید او مرده است.
یعنی آنقدر در آن دوران خفقان بود که کسی جرات نمی کرد با یک نظریه علمی مخالفت کند.
نظر کوپرنیک این بود که زمین و همه چیز به دور خورشید می چرخند. 
البته در آن زمان تلسکوپی نبود که با آن رصد کنند.


 



حال چگونه کوپر نیک به این نتیجه رسید که همه چیز به دور خورشید می چرخند و مدار چرخش سیارات هم دایره هستند جای بحث دارد.
او از کجا متوجه شد که مسیر چرخش سیارات به دور خورشید دایره هستند بدون اینکه وسیله ای داشته باشد؟
این خیلی مهم است.
البته امروزه توسط تلسکوپ جیمز آیینه ای ثابت شده که این مدار بیضی شکل است. 
در آغاز
قرن ۱۷ یک منجم آسمانی به نام یوهانس کپلر بعد از سالها تحقیق، توانست ثابت کند مدار گردش کرات به دور خورشید بیضی است. 
گالیله در همین قرن ۱۷ میلادی تلسکوپ را اختراع کرد و ماه را دید و گفت سطح ماه هم مثل سطح زمین چاله و کوه دارد.
مهم ترین کشف گالیله اصل اینرسی بود.
اصل اینرسی : جسمی که تحت تاثیر نیروی خارجی نباشد ساکن است یا حرکت مستقیم الخط مشابه دارد یعنی جسمی که اینجا است تا زمانیکه کسی بهش نیرو وارد نکند حرکت نمی کند.
اگر هم در حال حرکت باشد به حرکت خودش مستقیم الخط ادامه می دهد.
اگر در اتوبوس یا قطار در حال حرکت سیبی را رها کنید در همان نقطه به زمین فرود می آید.
به این خاطر که سیب هم با سرعت شما در حال حرکت است و به این اصل اینرسی می گویند.
بعد از گالیله نوبت فیزیکدان انگلیسی
اسحاق نیوتن شد.
در سال‌های ۱۷۲۷تا ۱۶۴۲.
 ما تبیین کامل منظومه شمسی و سیارات را مدیون نیوتن هستیم.  
 نیوتن جاذبه عمومی را کشف کرد.  
منظور این بود که هردو ذره ماده در جهان یکدیگر را جذب می کنند.
بر اساس همین اصل نیوتن منجمین امروز گفتند چه چیزی سیارات را در مدار نگه می دارد که از مدارشان خارج نشوند.
منجمین دو چیز را گفتند : 

۱_ جاذبه به مرکز 
۲_ نیروی گریز از مرکز 
بین این دو تا تناسب وجود دارد.
یعنی سیاره ای که در حال چرخیدن است، هم نیرویی به او وارد می شود که می خواهد پرتاب شود و هم یک نیرویی از سمت مرکز او را می کشد که پرتاب نشود.
بعبارتی نیروی پرتاب شدنش با نیروی جذب شدنش با هم برابر است به همین خاطر سرجایش مانده و خارج نمی شود.

<< همین اصل نیوتن باعث شد که خودشان زیر سئوال بروند.
یعنی در ۴_۵ سال پیش این قضیه مطرح شد که: این چیزی که شما می گوئید یعنی جاذبه مر کز، روی سیارات دور مثل اورانوس اثر ندارد.
>>
 اتفاق دیگر این که میزان طلوع خورشید و روز و شب و ماه و سال هم هر چقدر در مدارها جلوتر می رویم بیشتر می شود.
یعنی کسی که در کره مشتری یک سال بماند بعد به کره زمین بیاید ۱۸۶ سال در کره زمین گذشته است.
نیوتن گفت با وجود این جاذبه وحشتناکی که زمین دارد چطور ماه به سمت زمین کشیده نمی شود و روی زمین نمی افتد؟
و بعد در جواب گفت: میزان کشش زمین نسبت به ماه برابر است با کشش دیگر سیارات اطراف ماه نسبت به زمین

<< به راستی چه کسی این کار را انجام می دهد و این نیاز به تفکر دارد >>
نیوتن متوجه شد که سیارات در مدار های بیضی شکل به دور خورشید می چرخند.
سیارات هم دو نوع حرکت دارند یکی به دور خودشان می چرخند تحت تاثیر کشش سیارات دیگر.
و یکی هم به دور خورشید می چرخند تحت تاثیر جاذبه به خورشید.

یعنی سیارات هم به دور خود می چرخند و هم به دور خورشید می چرخند.
همین کره ای‌ که ما روی آن زندگی میکنیم با سرعت وحشتناکی دور خودش می چرخد و با چه سرعتی دور خورشید می چرخد در حالی که ما اصلا چیزی را حس نمی کنیم.
یعنی چقدر معادلات باید باهم جور بشوند و درست باشند که ما چیزی را حس نکنیم . 

خداوند فرمود : ما زمین را گهواره قرار دادیم .
منظور از وجود گهواره این است کهتکان می خورد.
و این گوی وحشتناک هم چنان درحال چرخیدن است و ما چیزی را حس نمی کنیم.

  وقتی که نیوتن قوانین فیزیک عمومی را کشف کرد مدعی شد تمام این قوانین نشانگر نیروی الهی است. 
مردم قبلا برای آموزش خودشان به کلیسا پول می دادند ولی کسی به نام مارتین لوتر پیدا شد و گفت این چه کاری است که می کنید؟
و یک عده آدم دیگر هم پول مفت می گیرند تا بگویند شما بخشیده شدید.
یعنی مردم نزد پدر مقدس می رفتند و به گناهانشان اعتراف می کردند.
پدر مقدس دستی بر سر آن ها می کشید و می گفت شما آمرزیده شدید.
هفته دیگر منتظر شما هستم.
و در قبال آن از مردم پول می گرفت.

مارتین لوتر یک کشیش مذهبی درجه یک بود منتهی روشنگر بود و می گفت همه چیز باید دقیقا بر اساس کتاب انجیل باشد نه این که از خودتان در بیاورید.
این چیزهایی که شما می گویید کجای انجیل نوشته شده است؟!
در حالی که آن کشیش های مفت خور می گفتند ما مفسران انجیل هستیم و می توانیم یک چیز هایی هم از خودمان بگوییم.
در صورتی که مارتین لوتر مخالف بود و می‌گفت: نه ؛ هرچه در کتاب انجیل نوشته شده درست استتکان می خورد.

و این گوی وحشتناک هم چنان درحال چرخیدن است و ما چیزی را حس نمی کنیم.


مدرس :  استادآقای داوود آموسنی 
                  daneshofahm@
                   مکانی برای مطالعه و اندیشه

یادداشت سردبیر

@daneshofahm

ما را دنبال کنید