دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه شانزدهم }

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه شانزدهم }
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره شانزدهم  یعنی می گوید انسان تا یک جایی می تواند کار انجام دهد، بعد از آن دیگر دست تو نیست اینکه دریچه آئورت بخواهد باز و بسته شود از تو اجازه نمی گیرد یا اینکه قلبت بزند از تو اجازه نمی گیرد.  اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک خودکار، کار می کنند.  وقتی همه این مسائل را بررسی می کنیم می …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه پانزدهم }

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه پانزدهم }
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره پانزدهم امروزه به سئوال اسپینوزا جواب داده شده و می گویند این بازتاب یا رفلکس است و ربطی به جبر و اختیار ندارد و غریزی هستند. بازتابها خاصیت حفظ نوع وگونه ها را  دارند. جبر زمانی اتفاق می افتد که شما انتخاب داشته باشید ولی شما را منع کنند. ولی اگر به آن بچه اختیار هم داده شود؛ نمی …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه چهاردهم }

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه چهاردهم }
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره چهاردهم  این ها با اینکه فیلسوف بودند از مهم ترین گرایشهای آن ها ریاضی بود.   وقتی اسپینوزا از اخلاق صحبت می‌کرد منظورش هنر و سبک زندگی بود. او می گفت اگر اینطوری زندگی کنید بهتر است.  اسپینوزا بر خلاف دکارت که بین جسم و نفس تمایز قائل بود، کل طبیعت و حجیات را یک جوهر واحد می دانست. …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه سیزدهم }

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه سیزدهم }
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره سیزدهم  اگر یک شخص آلزایمری را هیپنوتیزم کنند؛ ریز اطاعات را می گوید پس اینجا جسم است که زوال می پذیرد نه عقل.  نظر دانشمندان امروزی این است که جایگاه علم در مغز نیست. بلکه ظرف علم روح است.   و این روح برای اینکه بخواهد کاری را انجام دهد  نیاز به جسم دارد. پس روح و جسم مستقل …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه دوازدهم }

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه دوازدهم }
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره دوازدهم    قرن ۱۷ را دوره باروک می گویند. یعنی تضاد در ترکیب. یعنی قرن متضاد .  تشکیل راهبانی که اعتقاد داشتند برای سالم ماندن باید خود را از دنیا کنار کشید و شعارشان این بود که دم را غنیمت بشمار.  شعار دیگرشان این بود: مرگ را به یاد داشته باش.  در نقاشی ها هم این تضاد وجود داشت …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه یازدهم}

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه یازدهم}
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره یازدهم کوپرنیک در این کتاب اثبات کرده بود که زمین مرکز عالم نیست.  آنقدر این کتاب را نگه داشت تا اینکه یک نفر آن را مطالعه کرد و گفت درست است و باید چاپ شود. ولی کوپرنیک مخالفت می کرد و می گفت ما را می کشند. در اثر اصرار آن شخص کتاب چاپ شد. و خواست به کوپرنیک …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه دهم}

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه دهم}
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره دهم امروز در سال ۲۰۲۲ با صنعت و تفکر فوق پیشرفته انسانی درباره فردی در سال ۱۲۲۵ حرف می زنیم. و باید بگردیم در تاریخ به دنبال آن آدم و بیابیم تفکر قالب دوران آن آدم چه بوده؟ سپس حرف او را با توجه به زمان خودش بفهمیم. نه با تفکر ۲۰۲۲ امروزی با اطلاعات ۲۰۲۲ که داریم، آن …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه نهم }

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه نهم }
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره نهم خلقت خداوند ۳ حالت دارد  _   من شی  _ من لا شی  _ لا من شی    یعنی خداوند همه چیز را یا از چیزی خلق کرده یا از هیچ خلق کرده یا اینکه خلقت خداوند از ندارد. خلقت خداوند از من لا شی نبوده،یعنی از اول چیزی نبوده است.  طبق گفته افلاطون دنیا یک چیز درهم و …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه هشتم }

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه هشتم }
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره هشتم  مال داران آمدند بقیه آدم ها را رعیت خودشان کردند و از آنها سو استفاده ها می کردند. در نتیجه جامعه ای با دو طبقه شکل گرفت.    در یک سمت ارباب و در سمتی دیگر برده.   و جمعیت به شدت کاهش پیدا کرد. جمعیت روم از شمار بیش از یک میلیون نفر به ۴۰ هزار نفر رسید. …
ادامه مطلب

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه هفتم }

دوره سیر اندیشه بشری سال۱۴۰۰{ جلسه هفتم }
بسم الله الرحمن الرحیم  دوره سیر اندیشه بشری سال 1400 شماره هفتم    این اساس لذت گرایی دردنیای امروز است و ظاهرا این نظر خیلی قشنگ است  و منظورش این است که مرگ دیگر وجود ندارد و معتقد است مرگ یعنی نابودی .  بعد از این ها گروه دیگری به نام نو افلاطونی ها که اولین آن‌ها فلوطین بود که ۲۵۰ تا ۲۷۰ بعد از میلاد مسیح می‌زیست.    فلوطین می …
ادامه مطلب

یادداشت سردبیر

ما را دنبال کنید